من 12 سال است که از iPad به عنوان رایانه اصلی خود استفاده می کنم و قصد ندارم آن را متوقف کنم. اما به طور کلی مشخص نیست که آیا اپل می داند که تبلتش چه می خواهد ؟
تقریباً 12 سال پیش، من برای شرکت در نمایشگاه بزرگ گجت های اروپا، IFA، به برلین پرواز کردم. طبیعتاً مک بوک ایر خود را گرفتم. اما iPad 2 خود را نیز آوردم که اخیراً آن را به یک کیبورد به سبک لپتاپ به نام ZaggFolio مجهز کرده بودم. زمانی که در نمایشگاه بودم، کشف غیرمنتظرهای کردم: آیپد تمام چیزی بود که برای پوشش نمایش نیاز داشتم. من مک بوک را در گاوصندوق اتاق هتلم گذاشتم.
در بازگشت به خانه، بسیاری از ویژگیهای iPad/ZaggFolio – اندازه کوچک، عمر باتری طولانی، بیسیم سلولی داخلی، برنامههای کارآمد – به رشد من ادامه دادند. بعداً در همان سال، قطعهای نوشتم که توضیح داد چگونه iPad 2 رایانه مورد علاقه من شد. عده ای را غافلگیر کرد. از این گذشته، بسیاری از کارشناسان هنوز به طور مفید توضیح میدادند که چرا تبلت اپل برای مصرف محتوا خوب است، اما برای ایجاد محتوا کافی نیست.
اکنون دارم این خبرنامه را در هواپیما به برلین می نویسم، جایی که برای اولین بار از سال 2011 برای شرکت در IFA می روم. تنها رایانه ای که دارم می روم iPad Pro 11 اینچی من به همراه صفحه کلید جادویی اپل است. این به این دلیل است که قیامتی که ده سال پیش داشتم به پایان رسید و از آن زمان تا کنون اولین آیپد بودهام.
در این سالها، من چیزی حدود 95 درصد از نوشتههایم را برای انتشار روی آیپد انجام دادهام. من همچنین از تبلت برای مقدار زیادی نقاشی، برنامه نویسی، توسعه وب، ویرایش ویدیو، خواندن و موارد دیگر استفاده کرده ام. به عبارت دیگر، آیپد رایانهی مورد علاقهی من باقی میماند، و من قصد ندارم بیشتر ساعتهای محاسباتیام را با آن سپری کنم. (افشای کامل: من اخیراً یک مک بوک ایر 15 اینچی خریدم و آن را برای کارهای خاصی مانند استفاده از فتوشاپ و انجام جدال فایل های سنگین ترجیح می دهم. اما نقش ثانویه ای در زندگی من دارد و هرگز خانه ام را ترک نکرده است.)
با وجود تمام ویژگیهای دوستداشتنی iPad، چیزی تلخ و شیرین در مورد پلتفرم وجود دارد، حداقل اگر امیدوارید iPad Pro حرفهایتر شود. دوست من، جیسون اسنل، که مطمئناً قدردانی عمیقی از فضایل این پلتفرم دارد، اخیراً نوشت که از سفر با آیپد بهعنوان تنها رایانهاش صرفنظر کرده است، تا حدی به این دلیل که هنوز برای پادکستری مانند خودش محدود است. جیسون باید از هر وسیله ای که به بهترین وجه به او کمک می کند استفاده کند، اما تصمیم او یادآوری می کند که آی پد بار پتانسیل های بزرگ را به دوش می کشد، و هنوز نتوانسته است به همه آن ها عمل کند.
در طول این مدت، ما میدانستیم که اپل میخواهد آیپد توانمند باشد، اما کاملاً متفاوت از مک است. با این حال، با قویتر شدن آیپد و مدرنتر شدن مک، مشخص نیست که حتی اپل نیز دیدگاهی منسجم از جایی که آیپد را ترک میکند، داشته باشد. فداکاری افسانهای این شرکت برای ساخت آنچه استیو جابز آن را «کل ویجت» مینامد، معمولاً منجر به تجربیات عمیق یکپارچه میشود. با این حال، آیپد این مزیت را تنها در زمانبندی و شروع به کار گرفته است. و اخیراً احساس میشود که این پلتفرم جایی بین گذشته و آینده خود گیر کرده است.
به عنوان مثال، در سال 2021، اپل به آیپد پرو یک پردازنده M1 – همان تراشه قدرتمند مکبوک – و در بالاترین نسخه تبلت، 16 گیگابایت حافظه رم را به آیپد پرو داد. بسیاری از مردم، از جمله من، آن را به عنوان نشانهای در نظر گرفتند که نرمافزار آیپد در شرف انجام یک جهش بزرگ به جلو برای استفاده حداکثری از آن عضله محاسباتی جدید است. نشد. حتی دو سال بعد، زمانی که اپل اولین نسخههای آیپد را از دو برنامه قدرتمند صنعتی مک خود – Final Cut Pro و Logic Pro – منتشر کرد، آنقدرها هم پیشرفته نبودند.
سپس Stage Manager، ویژگی معرفی شده در iPadOS 16 سال گذشته است که برای اولین بار پنجره های شناور را به رابط iPad می آورد. به جای استفاده از ویژگیهای چندوظیفهای موجود آیپد، این یک رابط کاملاً جدید است اما بهطور پیشفرض غیرفعال است، گویی اپل به ساخت خود اعتماد چندانی ندارد. اگرچه این یک کار در حال پیشرفت باقی مانده است، اما هنوز متوجه می شوم که تجربه iPad را بسیار بیشتر از آن که آن را بهبود بخشد، مختل می کند، به استثنای زمانی که من از آن در یک مانیتور خارجی استفاده می کنم. این چندوظیفهای قدیمی است – که خدا را شکر، هنوز هم میتوانم از آن استفاده کنم – به نظر میرسد که iPad بومی است.
یک پیشرفت نگرانکننده دیگر: تفاوت بین مکبوک و آیپد نسبت به گذشته کمتر چشمگیر است، اما بیشتر تغییرات اخیر به نفع مک بوده است. این کار در سال 2020 با معرفی اولین مدلهای مک آغاز شد که تراشههای اینتل را برای تراشههایی که اپل طراحی کرده بود کنار گذاشتند. اولین مکهای سیلیکونی اپل سریع بودند، فوراً روشن میشدند (درست مانند آیپد!)، عمر باتری قابلتوجهی داشتند (بهتر از آیپد)، و میتوانستند مجموعه قابل توجهی از برنامههای آیپد را اجرا کنند. مدل های جدیدتر، مانند مک بوک ایر 15 اینچی من، بر پایه این شروع قوی ساخته شده اند.
این واقعیت که مک در یک جهت روشن و همه اینها در عرض چند سال بسیار تکامل یافته و بهبود یافته است، فقدان مسیر صاف آی پد را برای رسیدن به مکان بهتر آشکارتر می کند. مارک گورمن از بلومبرگ گزارش می دهد که حتی مدل های سریعتر آیپد پرو با صفحه کلید جادویی بهبودیافته سال آینده وارد بازار خواهند شد. من در حال حاضر نگران این هستم که آنها حتی بیشتر در جهت سخت افزاری که بسیار پیشرفته تر از نرم افزار اجرا می شود، متمایل شوند.
قصدم این نیست که بیش از حد غمگین باشم ، من اغلب در مورد اینکه چگونه iPad بهره وری من را بهبود بخشیده است، نوشته ام. هر چیزی که تا به حال گفته ام درست است، به همین دلیل است که آن را در اینجا تکرار نمی کنم. و چیزهای خوبی نصیب کاربران iPad می شود که منتظر هستند. به عنوان مثال، من از این خبر مبنی بر اینکه iPadOS 17 که قرار است به زودی منتشر شود، سرانجام از وب کم های خارجی مانند لاجیتک قابل اعتماد من پشتیبانی می کند، ناراحت هستم.
با این حال، این واقعیت که چیزی به اندازه پشتیبانی وبکم پیش پا افتاده، پنج سال پس از اولین آیپدهای مجهز به USB-C در راه است، نشان میدهد که پیشرفت این پلتفرم تا چه حد میتواند نادرست باشد. لیست طولانی دیگری از کارهای دیگری وجود دارد که من دوست دارم iPad Pro من انجام دهد – و امیدوارم برای دریافت آنها مجبور نباشم برای همیشه منتظر بمانم.